ای دوست تر از جانم زین بیش مرنجانم
ای دوست تر از جانم زین بیش مرنجانم
مگذر ز وفاداری مگذار برین سانم
مگذر ز وفاداری مگذار برین سانم
جان بود و دلی ما را دل در سر کارت شد
جان بود و دلی ما را دل در سر کارت شد
جان مانده چه فرمایی در پای تو افشانم
جان مانده چه فرمایی در پای تو افشانم
من با تو جفا نکنم تو عادت من دانی
من با تو جفا نکنم تو عادت من دانی
با من تو وفا نکنی من طالع خود دانم
با من تو وفا نکنی من طالع خود دانم
با دلشدهٔ مسکین چندین چه کنی خواری
با دلشدهٔ مسکین چندین چه کنی خواری
ای کافر سنگین دل آخر نه مسلمانم
ای کافر سنگین دل آخر نه مسلمانم
بشکست غمت پشتم با این همه عزم آنست
بشکست غمت پشتم با این همه عزم آنست
تا جان بودم در تن روی از تو نگردانم
تا جان بودم در تن روی از تو نگردانم